دکترشما
آرمیتاباران عشق
سلام به خوشگلترین دختردنیا آرمیتا
به نام حضرت دوست که هرچه داریم ازاوست ... دخترعزیزم این نوشته ها خاطرات من و تو و باباییه با تمام آدمهای زندگیمون تا تو ازتمام لحظه های ناب زندگیت واز تمام حسهای آدمهایی که دوستت دارن باخبربشی.این هدیه کوچکی میشه که درآینده تقدیمت میکنم ...
نویسنده :
✿ آناهیتا مامانیه آرمیتا ✿
16:40
۸ ماهگی و اولین پارک رفتن و تاب بازی دخترعسلی
آرمیتا و خونه جدید
عزیزمامانی ما توی بهمن ماه اسباب کشی کردیم به خونه ای که خریدیم وبا تو خیلی سخت بود برام چون تو واقعا به من وابسته ای وبی من جایی نمی مونی ولی با کمک خاله فهیمه خیلی آسونتر شد دستش دردنکنه . خلاصه ما کلی وسایلونو کردیم تا سال نو که دیگه نزدیک بود در کنار یه عشق نو که شما باشی زندگی نوتری رو شروع کنیم . خونه باباجونینا همونجا که توبه دنیا اومدی قبل از ساختش مامانی بیست وچند سال توش زندگی کرد وبعدازازدواج هم اونجا خیلی بهمون خوش گذشت و خدا تورو بهمون داد موقع اومدن همه ناراحت بودیم اما به هر حال من بایدیه مامان مستقل بشم دیگه البته اینجام نزدیکه واین خیلی خوبه اتاق شما اول از همه آماده شد پرنسس خانوم . اینم چندتاعکس ...
نویسنده :
✿ آناهیتا مامانیه آرمیتا ✿
13:16